اثبات مالکیت / بررسی عملی و کاربردی دعاوی اثبات مالکیت تعریف : دعوی اثبات مالکیت عنوان دعوی است که خواهان یا مدعی در مقام اثبات مالکیت عین مانند اموال منقول و غیر منقول یا حق مانند حق انتفاع یا حق ارتفاق و سایر حقوق مالی یا غیر مالی مورد ادعای خویش بر می آید. طبق […]
دعوی اثبات مالکیت عنوان دعوی است که خواهان یا مدعی در مقام اثبات مالکیت عین مانند اموال منقول و غیر منقول یا حق مانند حق انتفاع یا حق ارتفاق و سایر حقوق مالی یا غیر مالی مورد ادعای خویش بر می آید. طبق نظر برخی از محاکم عالی، مفهوم مالکیت منحصر به عین غیرمنقول می باشد.
اثبات مالکیت جزء دعاوی است که در خصوص پذیرش آن بین قضات اختلافنظر وجود دارد اما به نظر میرسد، غالب قضات در مورد پذیرش چنین دعوایی در مورد املاک ثبت نشده اتفاق نظر دارند؛ لیکن در باب املاکی که دارای سند مالکیت هستند دادگاهها مطابق مواد ۴۷ و۲۲ قانون ثبت فردی را مالک میشناسند که سند اصلی مالکیت به نام اوست و عقیده صاحبنظران مخالف با دعوای اثبات مالکیت در مورد املاک ثبت شده بر این است که در صورتی که در مورد املاک ثبت شده دعوای اثبات مالکیت را بپذیریم با صدور حکم به مالکیت صاحب سند عادی ملک همزمان دارای دو سند رسمی خواهد بود، یکی نزد خوانده دعوی که برابر ماده ۲۲ دارای اعتبار است و دیگری حکم قطعی مبنی بر اثبات مالکیت دارنده سند عادی و بر این اساس با طرح دعوای اثبات مالکیت در مورد املاک دارای سند رسمی مخالفت مینمایند؛
اما همانطور که گفته شد در مورد اراضی و املاک ثبت نشده، امکان طرح چنین دعوایی از دید غالب صاحبنظران وجود دارد و البته در پاسخ به ایراد حقوقدانان در خصوص عدم قابلیت طرح دعوای اثبات مالکیت در مورد املاک دارای سند رسمی، گفته شده که ایراد و انتقاد اظهار شده صحیح به نظر نمیرسد؛ چرا که با صدور حکم اثبات مالکیت در حقیقت اعتبار سند رسمی قبلی از بین رفته و با وجود تاریخ مؤخر حکم بر اثبات مالکیت، سند قبلی اثری ندارد.
به واقع مطلب مطروحه نمیتواند پاسخ کاملی بر انتقاد مخالفین اثبات مالکیت در حوزه املاک ثبت شده باشد؛ زیرا در هر حال وجود دو سند متضاد به ظاهر معتبر در مورد یک ملک در ید افراد جامعه چه بسا اعتبار و اهمیت اسناد رسمی را زیر سوال ببرد و مردم را نسبت به این اسناد بیاعتماد نماید؛ اما پر واضح است که پاک کردن صورت مسئله راهکار حل مشکل نیست همانطور که اقلیتی از قضات نیز با شرایطی عقیده بر پذیرش این دعوی دارند.
صرفنظر از اختلافنظرهایی که وجود دارد دعوای اثبات مالکیت یکی از دعاوی معمول در باب املاک است که معمولاً افراد برای اثبات حق خود در باب مالکیت نسبت به طرح آن اقدام مینماید که به نظر می رسد لازم است شرایط ذیل در دعوای اثبات مالکیت وجود داشته باشد:
خواهان دعوای اثبات مالکیت بایستی بدواً نسبت به اثبات وجود قراردادی مبنی بر انتقال مالکیت یا ادلهای مبنی بر مالکیت ارائه نماید که معمولاً خواهان در این مورد با ارائه سند عادی نسبت به اثبات وجود قرارداد اقدام میکند؛ چرا که خواهان دعوی اثبات مالکیت بلاشک یا دارای سند عادی است یا دلیلی غیر از سند رسمی مثل قرارداد شفاهی دارد که در مورد اخیر باید وجود چنین قراردادی را با سایر ادله اثبات نماید؛ اما برای طرح دعوای اثبات مالکیت صرف وجود سند یا قرارداد یا ادلهای مبنی بر وجود قرارداد شفاهی یا عادی کافی نیست.
عنوان انتخاب شده از باب تقرب به ذهن است؛ چرا که با اثبات وجود یک قرارداد یا اثبات طرق قانونی نقل و انتقال ملک، کار خواهان دعوا برای طرح دعوای اثبات مالکیت به اتمام میرسد و مستنداً به اصالت الصحة این خوانده دعوا است که بایستی با ایراد به اعتبار سند عادی از دعوا دفاع نماید و اگر دلیلی از طرف خوانده بر بیاعتباری قرارداد اثبات شده از سوی خواهان ارائه گردد با انقلاب دعوا اثبات اعتبار قرارداد نیز بر عهده خواهان که مدعی اعتبار قرارداد هست خواهد بود؛ چراکه امکان دارد قرارداد معتبری هم تنظیم شده باشد؛ لیکن با جهاتی قانونی بعد از تنظیم فسخ، اقاله یا ابطال شده باشد؛ لذا با دفاع مؤثر از طرف خوانده، خواهان باید اعتبار قرارداد خود را نیز اثبات نماید.
در خصوص اقامه دعوی اثبات مالکیت نسبت به اموال منقول، یکی دیگر از شرایطی که به نظر می رسد لازم است در طرح دعوی اثبات مالکیت دارنده سند عادی مدنظر قرار گیرد، طرح خواسته الزام به تنظیم سند رسمی در کنار اثبات مالکیت است، مخصوصاً زمانی که دارنده سند عادی در مقابل دارنده سند رسمی قصد اثبات مالکیت داشته باشد، چرا که معمولا دادگاه ها در چنین مواردی دعوی اثبات مالکیت را به استناد بند ۷ ماده ۸۴ قانون آئین دادرسی مدنی رد می کنند با این اعتقاد که بر فرض ثبوت دعوی دارای اثر قانونی نیست و از طرف دیگر ایرادی که مخالفین استماع دعوی اثبات مالکیت دارند نیز به این شکل بر طرف می شود، چرا که با اثبات مالکیت دارنده سند عادی و صدور حکم مبنی بر الزام خوانده به تنظیم سند، بدون شک سند رسمی موجود در ید خوانده به مالک جدید که به موجب حکم دادگاه مالکیتش اثبات شده است منتقل می گردد. همچنین دارنده سند قبلی نمی تواند از سندی که دارد سوء استفاده نماید و با تنظیم سند جدید و ثبت در دفتر املاک، سند اول بی اعتبار خواهد شد.
نکته : توجه گردد که در صورت وقوع عقد بیع علی الخصوص بیع غیر منقول، بهتر است خریدار نسبت به طرح دعوی اثبات وقوع عقد بیع اقدام نماید. دادخواست اثبات مالکیت با دادخواست اثبات وقوع بیع متفاوت است. در خصوص دعاوی اموال غیر منقول، دعوی اثبات وقوع بیع در مورد املاک ثبت شده و ثبت نشده اقامه می شود، در مقابل دادخواست اثبات مالکیت نسبت به املاک با توجه به نظریه غالب در رویه قضائی، در صورتی قابل طرح است که ملک به ثبت نرسیده باشد. اثبات وقوع بیع، معمولا وقتی مطرح می شود که سند مکتوبی(مثل مبایعه نامه)جهت الزام فروشنده به تنظیم سند در دست نیست؛ اما دعوی اثبات مالکیت چه بسا به استناد مبایعه نامه، طرح شود. جهت کسب اطلاعات در خصوص دعوی اثبات وقوع عقد بیع به این لینک مراجعه نمائید.
تمامی حقوق این وب سایت محفوظ و متعلق به موسسه حقوقی علی عبدی می باشد